English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6378 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
fresco a wall U دیوار سفید کرده را
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
as white as a sheet <idiom> U سفید مثل گچ دیوار
partition wall U دیوار میانی دیوار وسط دیوار بین دو فضا
watermarks U علامت چاپ سفید در متن کاغذ سفید چاپ سفید یا سایه دار کردن
watermark U علامت چاپ سفید در متن کاغذ سفید چاپ سفید یا سایه دار کردن
counter fert U دیوار یا تیری که برای محافظت و استحکام در پشت دیوار ساخته میشود
murage U مالیاتی که بابت دیوار کشی شهری یا تعمیر دیوار ان بگیرند
common wall U دیوار تقسیم دیوار جلوگیری از اتش سوزی
scarf joint U جایی که دو سر تیر رانیم ونیم کرده با هم جفت کرده باشند
burgers U تکهای گوشت سرخ کرده یاکباب کرده که برای تهیه ساندویچ بکارمیرود
burger U تکهای گوشت سرخ کرده یاکباب کرده که برای تهیه ساندویچ بکارمیرود
swiss steak U گوشت خرد کرده مخلوط با اردوچاشنی سرخ کرده
retaining wall U دیوار نگهبان دیوار محافظ
I have a tooth abscess. U دندانم ماده کرده ( چرک کرده )
leukon U عناصر سفید خون وسلولهای سازنده انها دودمان سفید خون
platina U پلاتین یا طلای سفید طبیعی برنگ طلای سفید
white with blue stripes U سفید با خطهای ابی سفید باراه راه ابی
adjacent U نزدیک دیوار به دیوار
leukocyte U گویچه سفید خون گلبول سفید خون
xanthochroid U شخص بور و سفید پوست شخص مو زرد و سفید پوست
best gold U تیری که نزدیک به نشان اصابت کرده تیری که نزدیک به مرکزهدف اصابت کرده باشد
bulkhead U دیوار
walls have ears U دیوار
alignment frontage U بر دیوار
cope U سر دیوار
coping U سر دیوار
wellhead U سر دیوار
bulwarks U دیوار
fence U دیوار
wall U دیوار
bulwark U دیوار
wall-to-wall U از دیوار به دیوار
walls U دیوار
bulkheads U دیوار
fences U دیوار
curtains U دیوار
counter-scrap U دیوار
enclosure wall U دیوار بر
partition U دیوار
f. with the woll U دیوار
face wall U دیوار بر
partitions U دیوار
seawall U دیوار یا سد دریایی
sea dike U دیوار ساحلی
quay U دیوار ساحلی
septate U دیوار دار
partitions U دیوار تیغه
murals U دیوار نما
mural U دیوار نما
embankments U دیوار خاکی
embankment U دیوار خاکی
niches U تو رفتگی در دیوار
niche U تو رفتگی در دیوار
shear wall U دیوار برشی
side wall U دیوار پهلویی
quays U دیوار ساحلی
enclosure U دیوار حصارکشی
enclosures U دیوار حصارکشی
non load bearing wall U دیوار تیغه
one brick wall U دیوار یک اجره
outer wall U دیوار خارجی
outwall U دیوار بیرونی
panel wall U اگین دیوار
partition wall U دیوار تیغه
partition U دیوار تیغه
cordons U سرپوش دیوار
cordon U سرپوش دیوار
quay wall U دیوار بارانداز
rear wall U دیوار پشت
render a wall U استرکشی دیوار
retaining wall U دیوار حائل
retaining wall U دیوار ضامن
sleeper wall U دیوار کرسی
dike U دیوار مانع
decorated wall U دیوار تزیینی
party wall U دیوار مشترک
party walls U دیوار مشترک
wall lining U پوشش دیوار
wall lining U اندود دیوار
wall opening U روزنه دیوار
posters U دیوار کوب
poster U دیوار کوب
wall paint U رنگ دیوار
cranny U شکاف دیوار
weephole U راه اب در دیوار
weephole U ابرو دیوار
counterfort U دیوار تکیه
petard U بمب دیوار کن
tow brick wall U دیوار دواجره
tow brick wall U دیوار دو اجری
sidewall U دیوار پهلویی
cut off wall U دیوار جداکننده
spine wall U دیوار اساسی
cut off U دیوار اببند
clay wall U دیوار چینه
curtain wall U دیوار پردهای
coping U قرنیس دیوار
cobwall U دیوار کاهگلی
common wall U دیوار مشترک
the pictures on the wall U ی روی دیوار
cross wall U دیوار همبر
wall insulator U عایق دیوار
thickness of a wall U کلفتی دیوار
thickness of a wall U ضخامت دیوار
sonic booms U دیوار صوتی
sonic boom U دیوار صوتی
counterfort U دیوار تقویتی
bailey U دیوار بیرونی
conservative wall U دیوار باغچه
batter of a wall U میل دیوار
batter of a wall U شیب دیوار
gable wall U دیوار لچکی
bearing wall U دیوار باربر
vallation U دیوار خاکی
dwarf wall U دیوار نیمه
bearing wall U دیوار بارگیر
hollow walls U دیوار دو جداره
cavity wall U دیوار صندوقهای
cavity wall U دیوار دو جداره
abutment U دیوار پشتیبان
guide bank U دیوار هادی سد
batter of wall U میل دیوار
bay U فرورفتگی دیوار
cavity walls U دیوار دو جداره
cavity walls U دیوار صندوقهای
an interstice in a wall U ترک در دیوار
interior wall U دیوار داخلی
inwall U دیوار گرفتن
allering U کنگره دیوار
non bearing wall U دیوار تیغه
mason up U ساختن دیوار
gravity wall U دیوار وزنی
load bearing wall U دیوار حمال
load bearing wall U دیوار باربر
load-bearing U دیوار باربر
lie-by U تو رفتگی دیوار
front wall U دیوار جلو
key wall U دیوار اب بند
gable wall U دیوار سنتوری
load-bearing wall U دیوار حمال
blank U سفید
whiter U سفید
blank cheques U چک سفید
sow white U سفید
alabastrine U سفید
white U سفید
blank check U چک سفید
blank cheque U چک سفید
snow-white U سفید
blankest U سفید
white tailed U دم سفید
shiro U سفید
whitest U سفید
chalked U گل سفید
chalking U گل سفید
whiting U گچ سفید
snowy U سفید
chalk U گل سفید
hoary headed U مو سفید
minever U خز سفید
silvery U سفید
hoary U سفید
miniver U خز سفید
chalks U گل سفید
coping of a wall U قرنیس روی دیوار
coping of a wall U در پوش روی دیوار
wall entrance U عبور از داخل دیوار
bracket light U چراغ دیوار کوب
semidetached U دارای یک دیوار حائل
bell's bund U دیوار هدایت کننده اب
wailing wall U دیوار قدیمی اورشلیم
flare wall U دیوار حائل خاکریز پل
bench wall U دیوار تکیه گاه
to encircle with a wall U دیوار یا چینه کشیدن
front wall U دیوار مقابل اسکواش
our next neighhbour U همسایه دیوار بدیوارما
wall socket پریز روی دیوار
pile planking U دیوار سپر فولادی
pinup U ویژه نصب به دیوار
effective thickness of a wall U ضخامت موثر دیوار
non load bearing wall U دیوار بار نبر
lining of the wall U پوشش روی دیوار
earth retaining wall U دیوار نگهبان خاک
toss ball against a wall U تمرین ابشار با دیوار
backboard U دیوار تمرین تنیس
approach parapets U جان پناه دیوار
screens U دیوار تخته حفاظ
sconce mirror U اینه دیوار کوب
sea dike U دیوار کنار اب دریا
murals U واقع برروی دیوار
abutment U بست دیوار نزدیکی
mural U واقع برروی دیوار
fire wall U دیوار اتش بند
dutch stonewall U دیوار سنگی هلندی
half brick wall U دیوار نیم اجره
cross wall U دیوار پلهای عرضی
concrete core wall U دیوار با هسته بتنی
toe wall U دیوار پای خاکریز
row stack U فاصله اماد از دیوار
to deafen a wall U عایق کردن دیوار
screen U دیوار تخته حفاظ
Recent search history Forum search
2New Format
1ایا با رنگپاش خرطومی می شود دیوار را رنگ کرد
1A successful man is one who can lay a firm foundation with the bricks that other throw at him
1 In last fit, DOS starts at high addresses and works downward
1construed
1What's on your mind
1berin
1cartridge
1Can't send messages to non-contact (Telegram F.A.Q)
1several states in united stats limit "end of pipe "discharges into natural water bodies to 500 mg/L of total dissolved solids
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com